loading...
بررسی تهران از گذشته تا حال

فاطمه بازدید : 17 شنبه 26 فروردین 1391 نظرات (1)

- مراسم سنتي مذهبی تهران قدیم 


رمضان در طهران قديم

در ماه رمضان مساجد رونق مي گرفت و مردم روزهايي پيش از آغاز رمضان غبار از مساجد برمي‌گرفتند و زيراندازهاي مسجد را اعم از فرش و زيلو و حصير وغيره رفت و روب مي كردند.[...]مردم قالي هايي براي ثواب به مساجد مي فرستادند[...]آب حوض ها كه به صورت مردابي آكنده از حشرات گوناگون درآمده بود تجديد...خزينه هاي حمام ها...آب تازه [مي گرفت](تهران قديم)

آخر ماه شعبان شبي كه قرار بود ماه مبارك رمضان حلول كند، اغلب تهراني ها با شوق و ذوقي دلپذير براي رويت ماه مبارك رمضان آب و آينه بر مي داشتند و با دلي آرام و راز ونياز با معبود، هلال ماه را در آسمان پاك و پرستاره تهران آن روز مي جستند. البته اعلام رويت ماه، همه گاه با مجتهد زمان بوده است.

كسبه تهران قديم در ماه رمضان غير از بقال، قصاب و خباز عموما تعطيل مي شدند؛ جعفر شهري مي نويسد:"...تعطيل كسب و تجارت مخصوصا درنصفه اول روزهاي ماه رمضان و سكوت و مردگي و خاموشي و بهت زدگي مردم... خاصه تعطيل كامل پزنده هاي ناهار بازاري از قبيل چلويي، ديزي پز، يخني پز، شيربرنج پز، قهوه چي، پياله فروش ها و عرق فروش ها و مطرب ولوطي و امثال آن و كسادي كار حكيم و دوا فروش و زالويي وحجامت‌چي و زفت انداز و دلاك و رگزن و دندان ساز و [...].خلاف اين گونه كسبه، كسبه اي بودند كه اين ماه، ماه كسب و كار و بره كشان و رواجيشان بود مانند حمامي ها، ساعت سازها و علماء و وعاظ، معركه گيرها، مسئله گوها،...."

آن روزها انگار كه دوباره نوروز آمده باشد، زن ها به جارو و پاروي خانه مي پرداختند و از دوسه هفته جلوتر مواد غذايي مورد نياز خانواده را تهيه مي كردند و ماه رمضان را تدارك مي ديدند."...زن ها به پاك كردن برنج و حبوبات و كوبيدن آردبرنج و نخودچي و زردچوبه و امثال آن برآمده خانه را پرو پيمان مي‌ساختند[...]پارچه هاي نو از صندوقچه ها بيرون مي آمد و آدم ها در عزيزداشت ماه خدا، جامه تازه به تن مي كردند  قديم،  

در عصر قاجار، افراد قشون و قزاق خانه در دو وقت سحر و افطار در ميدان توپخانه و دروازه هاي شهر مبادرت به شليك چند تير توپ مي كردند، تا بدين ترتيب با صداي توپ مردم را از رسيدن اين دو زمان باخبر سازند.

در تهران قديم براي بيدار شدن درسحرهاي ماه مبارك رمضان و انجام اعمال مخصوص سحر از وسايل و روش هاي گوناگون استفاده مي كردند. اين روش ها امروزه كاربردي ندارد و منسوخ شده است، ولي اطلاع از آن خالي از لطف نيست.

يكي از راه هايي كه از قديم الايام تهراني ها براي بيداري سحر از آن استفاده مي كردند صداي بانگ خروس بود. از اين رو وجود خروس را در خانه خوش يمن مي دانستند، به خصوص خروس سفيد چهل تاج كه نشانه خير و بركت بود.

بعضي به نيت اين كه سحر از خواب بيدار شوند قبل از خواب سوره ياسين و طه مي خواندند و از خداوند مي‌خواستند كه سحر خواب نمانده و در فرصت مناسب از خواب بيدار شوند.

قبل از نصب كارخانه برق در تهران، بعضي از خدام مساجد يكي دو ساعت مانده به سحر چراغ‌هايي را روشن مي‌كردند و در نقاط مرتفع شهر و گلدسته مساجد مي گذاشتند تا مردم با ديدن نور چراغ به نزديك شدن سحر پي ببرند.
 
پيشواز عيد
حدود بيست روز مانده به فرا رسيدن نوروز ، كم كم بوي بهار و عيد در كوچه و بازار و خانه و كاشانه مي پيچد و جنب وجوش عجيبي سراسر جان مردم را فرا مي گرفت . مردم همگي آستين همت بالا زده و به غبار روبي خانه و كاشانه مشغول مي شدند . غبار حاصل از گذشت سالي به سياهي زمستان را از چهره ارسي ها ، طاقچه ها ، خورشيدي ها و از روي در و ديوار تمامي قسمتهاي خانه ، مطبخ خانه ، مهتابي ها ، اطاق هاي سه دري و پنج دري ، اطاق هاي زاويه ، پستوها ، راهروها ، هشتي ها و خلاصه همه جا ، پاك مي كردند . پدر ومادر ها به فكر تهيه رخت عيد بچه ها بودند و بچه ها از شوق لباس هاي تازه و گرفتن عيدي بي قرار ، بازار نيز رنگ ديگري به خود مي گرفت و سرو صداي بسيار از سراسر بازار به گوش مي رسيد ف از جمله كاسباني كه از همه بيشتر سرشان شلوغ مي شد كلاهدوزها ، بزازها ، رزاز ها و كفاش ها بودند . در روزهاي نزديك عيد عده اي به منظور كسب و شاد كردن مردم با نام حاجي فيروز در كوچه و خيابان ها به راه مي افتادند . اين افراد با چهره هايي كه آن را سياه كرده بودند و لباسهاي رنگارنگ بر تن و كلاهي بر سر و به همراه داريه زنگي كه در دست داشتند و نواختن آهنگ هاي خود اشعاري نيز مي خواندند كه موجبات شادي مردم را فراهم مي آورد .
با انجام اين كارها به در دكان ها و جلوي مردم رفته و بابت شاد كردن آنها پولي دريافت مي‌كردند ازجمله اشعاري كه حاجي فيروزها مي خواندند اين دو سه بيت از محبوبيت بيشتري بر خوردار بود .

 
حاجي فيروزه ، بله                          سالي يه روزه ، بله
ارباب خودم سلام و عليكم                ارباب خودم سرتو بالا كن
                        
ارباب خودم اخماتو واكن                            
ارباب خودم بزبز قندي                      ارباب خودم چرا نمي خندي
حاجي فيروزه ، بله                          سالي يه روزه ، بله

مراسم چهار شنبه سوري
بر اساس تحقيق استاد ذبيح بهروز شب چهار شنبه سوري چشني است كه مانند ساير چشنهاي ايراني با ستاره شناسي ارتباط دارد و مبدأ همه حساب هاي علمي و تقويمي است . در آن روز در سال 1725 پيش از ميلاد ، زرتشت بزرگترين حساب گاه شماري را در جهان محاسبه نموده و تاريخهاي كهن را درست و منظم كرده است در آن شب زرتشت تاريخ را اصلاح نمود و به ياد بود آن مردم جشن بر پا كردند و آن رصد و اصلاح تاكنون در هيأت و يادمان چهار شنبه سوري مانده است . براي اولين بار اين جشن در كتاب تاريخ بخارا در نيمه اول سده چهارم هجري ياد شده كه منصورين نوح ساماني آن را بر گزار مي كرد . عده اي نيز زمان پيدايش اي جشن را در دوران بعد از اسلام مي دانسته اند . هنگامي كه مختار پس از واقعه جانگداز كربلا به خونخواهي امام حسين (ع) بر خاست و دستور داد كه براي شناخت شيعه از غير شيعه ، شيعيان بر بام خانه هايشان آتش بيفروزند اين حركت مصادف بود با چهار شنبه آخر سال را روز نخوست مي دانستند و پس از نفوذ فرهنگ عرب به ايران ايرانيان نيز به اين عقيده منعقد شدند و همچنين ايرانيان خود براي آتش احترام خاصي قائل بودند و آن را داراي قدرت هاي بسيار مي دانستند ،‌ آتش را براي دفع اين نحوست در روز چهارشنبه آخر سال روشن مي كردند
آجيل چهار شنبه سوري
اين آجيل مخلوطي بود از آجيل هاي شور و شيرين و معمولاً تشكيل مي شد : از برگه هاي هلو و زرد آلو ، باسلق ، كشمش ، شكر پنير ، مغز گردو ، انجير ، توت و غيره خريد اين آجيل را براي مستجاب شدن يك نياز همچون آجيل مشكل گشاي نذر مي كردند و غير از آن نيز خوردن يك چنين آجيلي را باعث شگون و خوش يمني و آمد كار در سال جديد مي دانستند .

 

 
قاشق زني و آش ابو دردا
از مراسم شب چهار شنبه سوري ، قاشق زني بود . نحوه كار بدين ترتيب بود كه زنان طوري چادر به سر مي كردند كه كسي آنها را نشناسد و سپس كاسه اي مسي با يك قاشق بدست گرفته و در كوچه ها به راه مي افتادند و پس از رسيدن به در هر خانه اي با قاشق به ته كاسه مي كوبيدند با در آوردن اين سرو صداها صاحب خانه متوجه قاشق زني مي شد و پس از باز كردن در مقداري بنشن و يا مقداري پول در داخل كاسه قاشق زني مي انداخت . پس از رفتن به منازل بسيار ، قاشق زن پس از اينكه به خانه برگشت با بنشن هاي جمع آوري شده ، مقدمات پختن آش را تدارك مي ديد و اگر براي تهيه آش چيزي نيز كم بود با پولهاي حاصل از قاشق زني آن را خريداري مي كرد . پختن آش مزبور را يا براي تبرك و شگون انجام مي دادند و يا اينكه در خانه اگر فرد مريضي داشتند به نيت شفاي وي اين آش را تهيه و به خورد فرد مريض مي دادند و بر اين اعتقاد بودند كه اين آش علاج تمامي درد هاست و با خوردن اين آش درد و بلاي مريض آنها به سال ديگر نخواهد كشيد و شفا پيدا خواهد كرد . معمولاً اين آش را آش امام زين العابدين (ع) و يا آش ابودردا مي ناميدند
كوزه شكستن در شب چهار شنبه سوری
رسم ديگري در شب چهار شنبه سوري اجرا مي شد كه انجام آن را براي درو كردن بلايا مؤثر مي دانستند . به اين ترتيب كه در هنگام غروب چند سكه درون كوزه اي آب نديده مي انداختند و سپس به نيت دور كردن كوزه اي آب نديده مي انداختند و سپس به نيت دور كردن بلا از خانه ، كوزه مزبور را از پشت بام خانه به داخل كوچه پرتاب مي كردند و باز مي گشتندو در موقع پرتاب زير لب مي گفتند درد و بلا م بره تو كوزه ، بره تو كوچه ، متعقد بودند در هنگام انجام اين مراسم و بازگشت نبايد بر گردند و پشت سرشان را نگاه كنند چون ممكن است بلايا دوباره به خانه بر گردد .

نوروز و پاشيدن آب به يكديگر
در گذشته رسم بر اين بود كه در روز نوروز مردمان به يكديگر آب مي پاشيدند و شادماني مي كردند . ابوريحان بيروني در اين مورد مي گويد : سليمان باد را امر كرد كه او را به وسيله آسمان پيمايش ، پرواز دهد در اين هنگام پرستويي پيش آمد و بدو گفت : در اين آسمان از براي من كاشانه اي است چند تخم در آن كه اميد من است از آنسوتر رو كه كاشانه مرا در هم مشكني سليمان خواهش او را پذيرفت مسير خود را كج كرد و از سوي ديگر رفت . چون اين كرد پرستو براي قدرداني از جايي مقداري آب آورد و به روي سليمان پاشيد و ران ملخ نيز بدو داد . اين ماجرا به روز نوروز اتفاق افتاد و همين شد سرآغازي براي به وجود آمدن اين رسم كه به هنگام نوروز مردمان به روي يكديگر آب پاشيده و هديه ها رد و بدل كنند .
در مورد فلسفه پاشيدن آب به يكديگر در روز نوروز در گذشته ، مرحوم مجلسي از امام جعفر صادق (ع) نقل مي كند كه : و اين روزي است كه خدا حيات بخشد چندين هزار كس را كه از مرگ گريخته اند يعني از طاعون و به يك دفعه خداوند قهار ايشان را مي راند . پس بعد از مدت ها كه استخوان شده بودند پيغمبري از پيغمبران خدا بر آن استخوانها گذشت و از پروردگار خود سؤال كرد كه به او بنمايد كه چگونه اين استخوان هاي پوسيده را زنده مي گرداند . پس خدا وحي فرستاد به سوي او كه آب بريزد بر استخوان هاي آنها در همان جاهاي خود كه هستند پس چنين كرد و همه به قدرت الهي زنده شدند و به اين سبب سنت شد كه آب به يكديگر بريزند و در اين روز غسل كنند .
در مقابل اين روايات ايرانيان نيز داستاني كهن دارند كه از اين قرار است : نخستين كسي كه پيش از مسيح در گهواره سخن گفت « زو از سلاطين پيشدادي ايران بوده . در اين هنگام قحطي و خشكي فرا گير بود و مردم در عصر به سر مي بردند . و به همين خاطر «زو» در گهواره به سخن آمد و از خداوند درخواست كرد كه به مردم رحمت آورد پس از در خواست وي باران بسيار فرود آمد و مردم و زمين ها سيراب گشتند . پس از اين واقعه مردم اين روز را نوروز ناميدند و هر سال فرا رسيدن آن را جشن گرفته و شادي ها كردند و بر روي يكديگر آب ها پاشيدند.
تحويل سال نو
به هنگام تحويل سال همه اعضاي خانواده جامه هاي تازه خود را پوشيده و دور سفره هفت سين گرد مي آيند . پدر بزرگ و مادر بزرگ در بالاي سفره و پس از آنها پدر و مادر و فرزندان در كنار سفره مي نشينند . عقيده بر اين است كه به هنگام تحويل سال همگي بايد به آينه نگاه كنند و پس از آن بزرگترين فرد خانواده قرآن را برداشته و اندكي از آن را مي خواند . قبل از تحويل سال همه اعضاي خانواده دعاي تحويل سال را بارها زير لب زمزمه مي كنند :
يا مقلب القلوب و الابصار ، يا مدبر الليل و النهار ، يا محول الحول و الاحوال ، حول حالنا الي احسن الحال .
از ديگر عقايد اين است كه آينه اي را به صورت خوابيده در سر سفره قرار داده و تخم مرغي را روي آن قرار مي دهند و مي گويند كه به هنگام تحويل سال اين تخم مرغ تكان مي خورد . اين عقيده از آنجا سرچشمه مي گيرد كه قدما مي گفته اند كره زمين بر روي شاخ گاوي قرار گرفته است و هر گاه كه گاو خسته مي شود كره زمين را از يك شاخش به سمت ديگر پرتاب مي كند و اين مواقع همان زمان تحويل سال است . هنگام تحويل سال توپي شليك مي شد كه از صداي آن همه متوجه تحويل سال نو مي شدند و آنگاه همگي به روبوسي مشغول شده و فرا رسيدن سال جديد را به يكديگر تبريك مي گفتند و پس از آنكه بزرگترها عيدي هاي كوچكترها را كه معمولاً سكه و يا اسكناس بوده است از لاي قرآن كريم در آورده و به آنها مي دادند . پس از آن ، بسته به هنگام تحويل سال كه اگر روز باشد فوراً افراد كوچكتر فاميل به ديدن بزرگترها رهسپار مي شوند و معمولاً ناهار يا شام روز اول عيد را در منازل بزرگان خويش صرف مي كنند . باز اين عقيده حكمفرماست كه در روز اول عيد بايد رشته پلو خورد تا به اين وسيله در سال جديد سر رشته كارها دستشان آمده و تا پايان سال از دستشان خارج نشود.

سمنو پزان
قبل از فرا رسيدن نوروز يكي از اعمالي كه كم و بيش در گوشه و كنار انجام مي شد مراسم سمنو پزان بود پختن سمنو با آداب خاصي انجام مي شد و اين سمنو پزان نه تنها قصدي بود براي درست كردن يكي از اجزاي سفره هفت سين بلكه نذري بود براي برآورده شدن حاجات همچنين گذشتگان بر اين عقيده بودند كه سمنو توان و نيروي مرد خانه است و اگر به هنگام نوروز در خانه اي درست نشود در سال جديد مرد خانه خواهد مرد . نذري ها براي برآورده شدن نيازها و دست حاجتي به سوي خدا و معصومين و امامزاده ها بود . هر نوع نذري معمولاً به يك موضوع اختصاص داشت . مثلاً پختن شله زرد اختصاص به امام حسن (ع) ، آش شله قلمكار ويژه امام زين العابدين (ع) و سمنو نيز به فاطمه زهرا (ص) اختصاص داشت . به عنوان مثال ، زني براي بچه دار شدن و يا مادري براي گشايش بخت دخترش ممكن بود كه چنين نذرهايي بكند . نذر كنندگان هنگام خواستن حاجت خود چند سالي را مشخص و نيت مي كنند كه در صورت بر آورده شدن خواهششان اين چند سال را اقدام به پختن غذاي مورد نظر بنمايند و گاهي هم زنان پيش از آنكه آرزويشان برآورده شود نذر خود را انجام مي دادند . عده اي از زنان كه به خاطر دلايلي امكان پخت سمنو را نداشتند نذر مي كردند كه در پختن سمنوي كس ديگري كه اقدام به اين كار مي كند شريك شوند و با او مساعدت كنند . به عنوان نمونه نذر مي كردند كه بادام يا گندم سمنوي فلان خانم را تأمين نمايد و براي صاحب سمنو پيغام مي فرستادند كه نذر ما فلان چيز است پس به هنگام پختن سمنو ما را هم خبر كنيد.

 
 


سفره هفت سين
چيدن سفره هفت سين از دير باز از مراسم جداشدني نوروز به حساب مي آمده است معمولاً ساعتي به تحويل سال مانده ، ترتيب چيدن سفره هفت سين داده مي شود . سفره هفت سين سفره اي است كه در آن هفت نوع خوردني كه اول اسم آنها با سين شروع مي شود . در آن چيده مي شود و علاوه بر آنها چيزهاي ديگري نيز وجود دارد كه بر سفره نيات گوناگون گذاشته مي شود كه از نعمتهاي خوردني خداوند به شمار مي آيد . از آن جمله :
سماق ، سير ، سنجد ، سيب ، سمنو ، سبزي ، سركه و براي تبرك يك سكه صاحب الزمان ، همچنين اشياي ديگري نيز علاوه بر خوردني ها بر سر سفره نهاده مي شود مانند :
آينه شمعدان ، شمع ، قرآن كريم ، ماهي قرمز ، سبزه ، تخم مرغ رنگ كرده ، كاسه آب ، نقل و نبات و شيريني .


 

 
نذري پزان
يكي از مراسم و آداب مردم تهران قديم ، پختن و توزيع انواع نذري ها ميان اهل محل بود اين نذر ها عبارت بودند از پلو خورش ، شله زرد ، آش شله قلمكار ، حلوا به اضافه شربت و ساير مخلفات ، نذري پلو عبارت بود از پلوي ساده كه گوشت و ادويه خورشت آن مي گرديد و وقتي آماده مي شد تقسيم آن يا به وسيله قابلمه با باديهاي مسي بود و يا اينكه وقتي فقرا به در خانه نذري پز مي آمدند پلو را در يك نان سنگك ريخته به دست طرف مي دادند عده اي هم بودند كه علاوه بر اينها آش شله قلمكار و يا آش رشته و شله زرد نذر مي كردند و بعضي هم بودند كه فقط نان و ماست نذري آنان بود . بعضي از خانواده ها سنمو نذر مي كردند و طرز پخت عبارت بود از مقداري گندم سبز شده كه مقداري آرد به آن اضافه كرده و بعد فندق و بادام و گردوي پوست دار در آن مي ريختند . نكته قابل ذكر اين است كه جماعتي از مردم تهران قديم بودند كه قبل از پختن نذري يك ديگ بزرگ در حالي كه سيني بزرگي به روي آن قرار داده بودند در جلوي خانه خود مي گذاشتند كه هر كسي كه ميل دارد براي كمك به پختن آش نذري پولي به سوي سيني بياندازد .

رسومات ازدواج

 

 یکی از اعتقادات در رابطه بخت گشایی این بود که وقتی فرد پنبه زنی را به داخل خانه برای کار می آوردند، منتظر می شدند تا پنبه زن به منظور انجام عملی برای مدتی دست از کار بکشد و در این هنگام فوراً، دختر دم بخت خانه را دور از چشم پنبه زن آورده و از توی کمان پنبه زنی عبورش می دادند و معتقد بودند که به زودی زه کمان وی پاره خواهد شد و به این ترتیب نیز بخت دخترشان باز می شود. در صورت پاره شدن چله کما، جازدن آن کار بسیار مشکلی برای پنبه زن ها بود و به همین خاطر پنبه زن ها سعی می کردند تا جایی که ممکن است کمانشان را رها نکنند تا دست هیچ دختری به آنها نرسد و باعث پاره شدن زه کمان آنها نشود.
    برای بخت گشایی کار دیگری نیز می کرده اند و آن اینکه هر گاه درون خانه و یا در منزل همسایگان برای نذر گوسفندی می کشتند، مادری که می خواست هر چه زودتر دخترش به خانه بخت برود چادر دخترش را از درون روده گوسفند عبور دهد و بر این اعتقاد بودند که دختر با سر کردن آن چادر به زودی بختش باز می شود!
    از دیگر معتقدات مردم برای بخت گشایی و همچنین برآورده شدن دیگر حاجات خویش، دوختن پیراهن مراد بوده است. این مراسم به این شکل بود که در روز بیست و هفتم ماه مبارک رمضان ، که روز قتل ابن ملجم می باشد زن ها آرایش کرده و به مساجد می رفته اند. تهرانی ها عموما در مسجد شاه تجمع می کردند و با پارچه هایی که از قبل تهیه کرده بودند در بین دو نماز پیراهن مراد می دوختند و معتقد بودند در بین بعضی از زنان این اعتقاد نیز بود که پارچه پیراهن ذکر شده را بهتر است که از پول حاصل از گدایی خریداری نمایند.

مراسم خواستگاری و بله برون

مراسم خواستگاری معمولا بدین ترتیب بود که مادر داماد به چند تن از زنانی که کارشان پیدا کردن دختر بود، می سپردند که اگر دختری را با شرایط مورد نظر وی در نظر دارند به وی معرفی کنند و یا در صدد پیداکردن چنین دختری باشند. پس از مدتی یکی از زنان، دختری را در نظر گرفته و همراه یک یا چند تن از زنان خانواده داماد، برای دیدن دختر مورد نظر، سرزده به خانه او می رفتند. دختر دم بخت بعد از مدتی با کاسه ای آب وارد اتاق خواستگاران می شد و آب را به آنها تعارف می کرد و پس از آن به کناری می نشست. در این هنگام یکی ازخواستگاران که از همه با تجربه تر بود به طرف دختر رفته و چادر یا چاد قد دختر را کنار زده. دستی به سر و روی وی می کشید و موهای دختر را کنار زده. دستی به سر روی می کشید و موهای دختر را جابجا می کرد تا ببیند که مبادا دختر کچل باشد و مولای عاریه ای باشد. بعد از مطمئن شدن از موها، شروع می کرد به بو کردن دهان و زیر بغل و خلاصه تمامی بدن دختر، که خدای ناکرده بوی بد ندهد. پس از انجام این تشریفات و مورد پسند واقع شدن دختر، به خانه داماد برگشته و شرح ماجرا را توصیف می کرد و داماد نیز با شرحی که خواستگاران می دادند تصویر دختر را در ذهنش مجسم می کرد و آنگاه موافقت و یا عدم موافقت خود را اعلام می داشت.
    در صورت موافقت داماد، پدر وی همراه چند تن از بزرگان فامیل به خانه دختر رفته و به اصطلاح شیرینی می خوردند. فردای آن روز مادر و خاله و عمه و دیگر کسان نزدیک داماد برای بله برون به خانه عروس رفته و راجع به مهریه و شیربها و روز عروسی و مسائلی دیگر نظیر آن صحبت می کردند. پس از چند روز از خانه داماد هدایایی به وسیله چندین مجمع به منزل عروس فرستاده می شد که وسایل درون مجمع ها معمولا عبارت بودند از: یک عدد انگشتر یا حلقه طلا، یک کاسه نبات، دو کله قند، تعدادی لباس برای پدر و مادر و خود عروس که بسته به فصول سال از جنس های مختلف انتخاب می شده است. البسه ای که برای عروس فرستاده می شد معمولا عبارت بود از: یک چادر، یک پیراهن، یک تنبان با دامن، یک جفت کفش، دو جفت جوراب، یک یا دو عدد چادر، یک یا دو عدد لباس زیر و زیر جامه همچنین مقداری از میوه های فصل و شیرینی نیز جرو اصلی این هدایا به شمار می آمده است.

خرید عروسی

پس از خواستگاری و پسند هر دو طرف و انجام مراسم بله برون، هر زمانی را که طرفین موافقت کردند و مورد قبول واقع می شد و ایجاد اشکالی نمی کرد برای خرید وسایل عروسی تعیین می کردند. وسایلی که معمولا در این زمان خریده می شد عبارت بود از: پارچه و یا لباس دوخته شده، آیینه و شمعدان، وسایل آرایش عروس، لباس های زیر برای عروس، کفش و جوراب، لوازم مربوط به سفره عقد و دیگر وسایل اینچنین. نکته دیگر آن که برای این خرید یک یا دو نفر از خانواده عروس و داماد انتخاب می شدند که معمولا مادر و خواهر عروس و داماد از همه مناسب تر تشخیص داده می شدند و معمولا نیز در این خرید عروس و داماد شرکت نداشتند ( البته این قضیه جنبه همگانی نداشته و گاهی خود عروس و داماد شرکت می کردند) و نمایندگان به سلیقه خود وسایل مورد نیاز را خریداری می کردند. در ضمن این نکته را نیز باید متذکر شد که خرج این دسته خریدها کلاً به عهده داماد بوده است.

جهازبران

 چند روز قبل از عروسی و گاهی روز قبل از آن، مراسم جهازبران صورت می گرفت. برای جهازبران چند نفر طبق کش همراه چند قاطر اجیر می شدند تا وسایل جهیزیه عروس را به خانه داماد حمل کنند. علاوه بر طبق کش ها، عده ای نقاره زن نیز استخدام می شدند تا در طول راه به هنرنمایی بپردازند. قبل از رسیدن گروه مزبور چند تن جلوتر به خانه داماد می رفتند و قسمت هایی از خانه داماد را که برای عروس در نظر گرفته شده بود نظافت کرده و به اصطلاح آب و جارو می کردند. هنگامی که جهیزیه در خانه داماد جای می گرفت، فردی از طرف خانواده عروس، صورت اسبابی که آورده بودند را نشان داماد می داد

اطلاعات کاربری
  • فراموشی رمز عبور؟
  • آرشیو
    آمار سایت
  • کل مطالب : 1
  • کل نظرات : 0
  • افراد آنلاین : 1
  • تعداد اعضا : 0
  • آی پی امروز : 3
  • آی پی دیروز : 0
  • بازدید امروز : 2
  • باردید دیروز : 0
  • گوگل امروز : 0
  • گوگل دیروز : 0
  • بازدید هفته : 2
  • بازدید ماه : 2
  • بازدید سال : 6
  • بازدید کلی : 240